تحلیل تکنیکال ابزاری مفید است که به معامله گر اجازه می دهد روند حرکت بازار را قبل از وقوع پیش بینی کند. این پیش بینی ها از الگوهای قبلی نمودار قیمت، احتمال انجام معاملات خاص در بازار و تجربه قبلی یک معامله گر گرفته شده است. در واقع آن قدر که به نظر می رسد هم کار سخت و پیچیده ای نیست. برای آگاهی از چگونگی پیش بینی جهت روند بازار و دنبال کردن آن برای کسب سود، ادامه مطلب را بخوانید.
برخی، از تحلیل تکنیکال اغلب به عنوان نوعی جادوی سیاه در بازار نام می برند. با این حال، آنچه بسیاری از افراد خارج از دنیای مالی متوجه آن نیستند این است که معامله گران سعی در پیش گویی آینده ندارند. در عوض، آنها استراتژی هایی ایجاد می کنند که احتمال موفقیت بالایی دارند – شرایطی که می توان روند یا حرکت بازار را پیش بینی کرد.
بیایید واقع بین باشیم، اگر معامله گران می توانستند به طور قطعی و دقیق نوسانات قیمت را پیش بینی کنند، اکنون به جای آنکه ساعت ها به صفحه مانیتور کامپیوترشان خیره شوند پشت اتوموبیل فراری گرانقیمت خود در اتوبان ها لذت یک سواری فراموش نشدنی را تجربه می کردند. احتمالا بسیاری از شما نیز به تبعیت از معامله گران و تحلیلگران حرفه ای سعی کرده اید تا با تشخیص روند موقعیت های خرید یا فروش را پیدا کنید و در بخشی از سود حاصل از آن شریک شوید.
هنگام تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم انجام معامله، شما احتمالا استراتژی های خاص خود برای ورود و خروج به بازار را دارید. (اگر این کار را نکردید، باید قبل از کلیک بر روی دکمه خرید / فروش در مورد آنها تصمیم بگیرید.) معامله گران تکنیکال از ابزارهای خاصی همچون بررسی واگرایی یا هم گرایی در میانگین متحرک (MACD)، شاخص مقاومت نسبی (RSI)، استوکاستیک یا CCI به علاوه الگوهای نمودار در گذشته که به تشخیص روند فعلی و آتی بازار کمک می کنند، استفاده می کنند.
معامله گران با تجربه احتمالا بینش مثبتی نسبت به نتیجه ی معامله در زمان انجام آن دارند. اگر کندل های آتی موافق با روند پیش بینی شده آنها بود، آنگاه به توقف معامله و برداشت سود مورد نظر خود اقدام می نمایند. اما اگر خلاف آن اتفاق افتاد، آنگاه احتمال عدم صحت تحلیل آنها وجود داشته و معامله گر باید با فعال شدن حد ضرری که از قبل تعیین نموده از آن معامله خارج شود.
تصویر زیر مثالی از معاملات جفت ارز های پوند انگلیس / آمریکا در بازار فارکس است. در این چارت برای اخذ پوزیشن خرید (Long) یا فروش (Short)، از کراوس دو میانگین متحرک ۱۰ و ۲۰ روزه استفاده شده است. خط آبی بیانگر میانگین متحرک کوتاه مدت یعنی ۱۰ روزه و خط قرمز رنگ معرف میانگین متحرک بزرگتر یا ۲۰ روزه است. هرگاه خط آبی خط قرمز را به سمت بالا قطع نماید و در بالای آن قرار بگیرد پوزیشن خرید و برعکس آن پوزیشن فروش اتخاذ می نماییم. در بازارهای دارای روند، این روش به شما کمک می کند تا بتوانید حرکت های بزرگ بازار را تشخیص داده و از آن بهره ببرید. همان طور که در تصویر مشخص است فلش اول یک سیگنال کاذب را نشان می دهد، در حالیکه فلش دوم سیگنال ورود به یک معامله سودآور است.
یک معامله گر فعال، به طور پیوسته وضعیت حرکت قیمت را بر روی نمودار زیر نظر می گیرد تا در صورت لزوم تغییرات لازم را اعمال کند. در مثال قبل یک معامله گر که در ناحیه ی مشخص شده با فلش اول اقدام به اخذ پوزیشن خرید گرفته، همانطور که می بینیم پس از سومین میله (Bar) صعودی، بیش از ۱۰۰ پیپ نزول را تجربه خواهد کرد. پس برای این معامله گر بهتر است که با قرار دادن حد ضرر((Stop loss خود بر روی میانگین متحرک بزرگتر(۲۰ روزه) از وارد شدن به ضرر بیشتر جلو گیری کند، چرا که ممکن است شاهد بازگشت روند باشیم. اما در پوزیشن معاملاتی بعدی که با فلش دوم مشخص شده، معامله گر تنها پس از چند روز انتظار می تواند وارد سود شود. در این معامله شما می توانستید نقطه توقف خود را بر روی خط آبی رنگ که میانگین متحرک کوتاه مدت است قرار دهید. همانطور که می بینیم مادامی که قیمت خط آبی را به سمت پایین قطع نکرده می توانیم در معامله و پوزیشن خرید باقی بمانیم. همچنین می توانید خط قرمز یا میانگین متحرک ۲۰ روزه را به عنوان حد ضرر خود انتخاب کنید. با مدیریت فعال معامله و رعایت حد ضرر و خروج به موقع نه تنها می توانید از موقعیت های کسب سود در بازار بهره مند شوید، بلکه می توانید از گزند ریزش ها و روند های نزولی بازار نیز در امان بمانید.
واقع بینی شرط اصلی بقای یک معامله گر در بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال می تواند بینش مناسبی برای شناسایی روند بازار به شما بدهد، اما مانند هر چیز دیگری در زندگی تضمینی برای موفقیت نیست. با این حال، با پایبندی به یک برنامه معاملاتی منظم، می توانید نقش احساسات خود در معاملات را به حداقل رسانده و احتمال انجام یک معامله برنده را بسیار افزایش دهید. با گذشت زمان و تجربه، می توانید یاد بگیرید که مسیر معاملات خود را به درستی پیش بینی کرده و شانس خود را برای دستیابی به بازده بهتر بهبود ببخشید.